1402/3/4
این تجربه که توسط فیلسوفانی چون «ویلهلم دیلتای» و «اشلایرماخر» توصیف شده است، متفاوت از امور فیزیولوژی و غریزی است. امری است معناگرایانه که حتی نمیتوان آن را صرفا تجسم احساسات انسان دانست. بنابر بیان فرانسیس فوکویاما، در کتاب هویت، تجربه زیسته، فراتر از تجربه و از آن عمیقتر است. چیزی که شاید درک یک فرد را از دیگری ناممکن کند.
تجربه زیستهی هریک از ما، مال خود ماست. چیزهایی که در طول زندگی حس کردهایم و فهمیدهایم و حتی به یک دانش شخصی تبدیل شده است
برای فهم بهتر این مثالها را ببینید: یک مرد نمیتواند تجربهی زیسته یک زن را داشته باشد. انسانی که فرزند نداشته، تجربه زیسته یک انسان صاحب فرزند را ندارد. تجربهی زیستهی یک شهرنشین، با یک انسان روستایی متفاوت است.
ممکن است این تجربهی ما در مورد رویدادهای مشترک با هم متفاوت باشند. خیلی از ما پاییز را جوری تجریه کردهایم و دیگران جور دیگری. یا ممکن است تجربهی دو پدر از فرزندپروری در برخی امور متفاوت باشد. البته خیلیها در این مفهوم دارای اشتراکات زیادی هستند و اتفاقا تجربههای زیسته مشترک منجربه پیوند میان آدمها و نهایتا بروز «هویت جدید» میشود.
البته این مفهوم میتوان ابعاد کلانتری هم داشته باشد. مثلا تجربهی زیسته زنان، تجربهی زیسته سیاهپوستان و … که درک عمیق و فهم درست از تجارب آنها توسط گروههای مقابل، دشوار یا شاید غیرممکن خواهد بود.
یکی از تجربههای زیستهی ما، زیارت حسین بن علیعلیه السلام در کربلاست… یک حس غیر قابل وصف، یک رویداد عجیب و یک تجربهی شخصی که به یک دانش درونی با ویژگیهای خودش تبدیل شده است.
شاید همه آن را درک نکنند اما ما دوستش داریم. شاید خیلیها ما را درک نکنند اما این تجربه مال ماست. آن را انتخاب و تجربه کردهایم و البته خیلیها در این تجربه با ما اشتراک دارند و این اشتراک ما را به عنوان محبین حسین بن علی علیه السلام به هم پیوند داده است.
تجربهی زیستهی زائران حسینی یک امر درونی است. چیزی که مخصوصا در ایام منتهی به اربعین، به نحوی خاص تجربه میشود. اما وقتی آنها این امر دورنی را در دیگران نیز میبینند با هم پیوند میخورند و فارغ از سلایق و فرهنگ و آداب و سنتها، با هم به یک همزیستی فرهنگی غیرقابل وصف میرسند.
زیارت حسین بن علی علیه السلام تنها یک رویداد نیست. آن را باید در قالب تجربهی زیسته (Lived Experience) شناسایی کرد. تنها در این صورت است که میتوان این مفهوم و ارتباط آن با زائر را مورد بررسی قرار داد.
حالا این تجربه منجربه بروز یک هویت شده است. یک هویت اجتماعی که البته ممکن است آماج آسیبهای درونی و حملات بیرونی بشود. اینکه چگونه باید از این هویت صیانت کنیم، بحث دیگری است.
زیارت
,