مترجم خاطرنشان می کند که بحث دیدارکنندگان و نحوه ملاقات آنها به دو گروه تقسیم می شود:
یکی دیدارهایی که بی مقدمه و بدون اصرار در تقاضای قبلی از سوی آن حضرت انجام گرفته است.
و دیگری دیدارهایی که بعد از زحمات و تحمل مشکلات و فراق ها و اشتیاق ها حاصل شده است.
بنابراین همیشه این جمله آن حضرت را آویزه گوش داشته باشیم که فرمودند: مدّعیان مشاهده ما پیش از فرا رسیدن مقدمات ظهور، دروغ گو و تهمت زننده هستند.
و اما آنجا که برای دیدار و زیارت، شرط و شرایطی قایل شده اند، بد نیست که توجهی به آنها داشته باشیم و خود را در آن ترازو بسنجیم و ببینیم که آیا واقعا لایق ملاقات خورشید هستیم و دیدگان ما لایق دیدار هست یا نه؟!
حضرت در توقیعی به محدث بزرگوار مرحوم شیخ مفید، سرّ غیبت و عدم توفیق دیدار را چنین می نویسد :
- ما از لغزشهائى که از برخى شیعیان سر میزند از وقتى که بسیارى از آنان میل به بعضى از کارهاى ناشایستهاى نمودهاند که گذشتگان از آن دوری مینمودند و پیمانى که از آنان براى توجّه به خداوند و دورى از زشتیها گرفته شده و آن را پشت سر انداخته اند اطّلاع داریم و آگاهیم، گویا آنان نمیدانند که ما در رعایت حال شما کوتاهى نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نبردهایم، و اگر جز این بود از هر سو گرفتارى به شما رو میآورد و دشمنانتان، شما را از میان میبردند.
- عامل دوری و عدم دسترسی آنان به ما همان کارهای نامناسبی است که انجام می دهند و مورد پسند ما نیست!
در همین کتاب سخن از دیدار علیّ بن ابراهیم بن مهزیار با حضرت بقیه الله است که در این دیدار که پس از سالیان دراز درد فراق از محبوب صورت گرفته، حضرت سرّ عدم توفیق دیدار را سه عامل مهم بیان فرموده است:
1- پرداختن به جمع آوری مال و ثروت اندوزی و عدم رعایت حرام و حلالها در کسب درآمد
2- بی تفاوتی در مقابل بیچارگان و ضعفا و احساس وظیفه نکردن جهت رفع پریشانی از شیعیان محروم
3- قطع رحم و عدم ارتباط با خویشاوندان
به راستی کسانی که در گذشته موفق به دیدار می شدند چه می کردند؟! آیا چشم و گوش آنها همین آلودگی های چشم و گوش ما را داشت؟! آنها همین غذاهای شبهه ناک را می خوردند؟! و همین زندگی تجملاتی و بی توجهی و بی تفاوتی نسبت به مبانی دین را داشته اند؟!
افرادی همچون سید بحرالعلوم و مقدس اردبیلی و شیخ مرتضی انصاری که کم و بیش صحبتی از توفیقات آنها نسبت به دیدار آن حضرت می شود، آیا واقعا همچون ما بودند؟!
آشنایی با کتاب:
در این کتاب پنجاه و پنج مورد از دیدارهای اشخاص مختلف که بعضی بصورت دسته جمعی و برخی انفرادی خاصه در اوایل زندگی حضرت بقیه الله علیه السلام نقل شده و هر یک از آنها ما را با گوشه هایی از زندگی و خصوصیات دوران کودکی و نوجوانی آن حضرت آشنا می کند و در ضمن دستوراتی از آن بزرگوار نیز نقل می شود.
این رساله که نویسنده محترمش آن را «تبصره الولیّ فی من رأی القائم المهدی نام گذاشته» در آخر کتاب نفیس و ارجمند «غایه المرام فی حجّه الخصام» و تحت عنوات تکمله ای بر مباحث امامت، مربوط به دوازدهمین امام آمده است.
در طول تاریخ، عده ای از دانشمندان بزرگوار شیعه، کتابها و رسالاتی نوشته و دیدار اشخاص و افراد را در موارد گوناگون یکی از ادلّه وجود آن حضرت دانسته اند و سعی کرده اند که از همان لحظات آغاز تولد و کیفیت ولادت تا هنگامه شروع غیبت کبری و نیز دیدارهای بعدی را از اشخاص مؤمن و مورد اطمینان نقل کنند و به دیگران منتقل نمایند. که اکثریت آنها در زمان خود مورد قبول و پذیرش جامعه بوده و شخصیت های صادق و راستگویی بودند که قول آنها برای دیگران سندیّت داشته و مدرک بوده است.
آشنایی با نویسنده کتاب:
دانشمند بزرگ شیعه، مرحوم علامه سید هاشم فرزند سید سلیمان بن سید اسماعیل بن سید عبدالجواد بن علی بن سلیمان بن ناصر موسوی بحرانی معروف به علامه بحرانی است. که مردی فاضل و ماهر و متتبّع نسبت به اخبار و احادیث بوده و بعد از علامه مجلسی کسی مانند او نیامده است.
تألیفات او بیش از 75 جلد است که همه در مسائل اعتقادی می باشد: تفسیر برهان، تفسیر الهادی و ضیاء النادی، ترتیب التهذیب، غایه المرام فی معرفه الامام و ...
سخن نویسنده:
از آنجا که دلیل عقلی و نقلی بر امامت دوازده امام - صلوات الله علیهم اجمعین – و اینکه آنان جانشینان حضرت رسول (صلی الله علیه وآله وسلم) می باشند، اقامه شده و به روایات صریحه متواتر، از قول آن حضرت از طریق موافق و مخالف، امامت آنها ثابت گشته است و نیز دلیل عقلی و نقلی گویای آن است که زمین هیچ گاه از وجود حجت الهی خالی نمی ماند، چه آنکه این حجت ظاهر و آشکار باشد یا پنهان و غائب از دیدگان، و نیز ثابت شده که امام این دوران، دوازدهمین امام محمد بن الحسن العسکری علیه السلام می باشد و امامت آن حضرت بطور واضح و روشن از آموزشهای دینی شناخته شده است، لذا موافق و مخالف، امامت آن حضرت را از قول حضرت رسول (صلی الله وآله وسلم)وسلم) از طریق هر دو گروه (سنی و شیعه) نقل کرده اند، چنان که از کتب اهل سنت بدست می آید و در نزد شیعیان نیز مسلم و بدیهی است، و بعد از پدر بزرگوارش آن حضرت تا آخر دنیا و رفع تکلف، امام است و بعد از قیام آن حضرت، قیامت بر پا می شود، با توجه به مطالب فوق چنین به خاطرم رسید و به دلم افتاد که کتابی لطیف و نمونه ای دلنشین درباره کسانی که آن حضرت را به دیدگان خود دیده و سخنانش را به گوش خود شنیده اند، (چه در غیبت نخستین و چه در غیبت کبری) به نگارش در آورم.
حکایت کسانی که به هنگام تولد آن حضرت را دیده اند:
استاد گرانقدر جناب دکتر افتخار زاده در این قسمت نامهای افرادی که به دیدار حضرت مشرف شده اند را ذکر کرده و توضیح مختصری بر احوالات آنها در زمان ملاقات بیان میکند.
حکیمه خاتون دختر حضرت امام جواد علیه السلام و عمه امام حسن عسکری علیه السلام :
ایشان داستان وضع حمل حضرت نرجس خاتون را بیان می کند که در شب نیمه شعبان آثار بارداری در آن بانو نمی دید و امام حسن از ایشان تقاضا کرد که شب نزد آنها مهمان باشد تا در تولد نوزادش حضور داشته باشد. تا اینکه سحرگاهان به ناگاه آثار وضع حمل را در حضرت نرجس خاتون ملاحظه می کند و امام به او سفارش می کند که سوره قدر بخواند و ...
پیرزن ماما
نسیم خادم وماریه
کنیزی که کیفیت تولد حضرت ونوری را که درخشید، دید
حکایت کسانی که در ایام کودکی و نوجوانی آن حضرت را دیده اند :
یاران واصحاب حضرت عسکری
ابوهارون
معاویه بن حکیم، محمد بن ایوب بن نوح، محمد بن عثمان عمروی و(چهل نفر)...
عمر اهوازی
مرد ایرانی
ابوعمرو
محمد بن اسماعیل
ابوعلی بن مطهر
ابراهیم بن عبیده نیشابوری وخدمتگزار منزل
رشیق مارزانی
کامل بن ابراهیم
ابوعبدالله بن صالح
احمد بن ابراهیم بن ادریس
جعفر بن علی
ابومحمد وجنانی از کسی که او را دیده است
یکی از مأمورین خلیفه
ابونصر طریف خادم
حکایت کسانی که در دوران غیبت آن حضرت را دیده اند :
برخی از مردم مدائن
یعقوب بن منفوس
غانم (ابوسعید هندی)
کابلی
محمد بن عثمان
ظریف ابونصر
عبدالله سوری
عمروی
جعفر کذاب
گروهی از نایبان حضرت در بغداد
ابومحمد حسن بن وجناء نصیبی
ازدی
ابراهیم بن مهزیار
شخصی از همدان در سفر حج
احمد بن اسحاق وکیل حضرت عسکری وسعد بن عبدالله قمی
علی بن ابراهیم بن مهزیار
ابونعیم انصاری در جمعی سی نفری
جد ابوالحسن بن وجناء
ابوالادیان
ابوالعباس محمد بن جعفر حمیری وگروهی از قم
ابوالقاسم روحی
احمد بن اسحاق بن سعد اشعری
ابوعلی محمد بن احمد محمودی و جماعتی دیگر
علی بن ابراهیم بن مهزیار
ابراهیم بن محمد بن احمد انصاری در ضمن سی نفر
محمد بن احمد بن خلف
یوسف بن احمد جعفری
احمد بن عبدالله هاشمی به همراه سی و نه نفر دیگر
علی بن ابراهیم بن مهزیار
حسن بن عبدالله تمیمی
زهری وعمروی
اسماعیل بن علی نوبختی
یعقوب بن یوسف وپیرزن